آلو(اجاص)

معارف گياهى ؛ ج‏2 ؛ ص10

آلو


انواع آن به فارسى «گوجه برغانى»، «آلو سياه»، «قطره‏طلا»، «آلو بخارا» و در كتب سنتى با نامهاى عربى آن از جمله «اجاص» (آلو بخارايى)، «برقوق» (آلو زرد)،آلوبخارا-آلو زرد «قلوب الدجج» (آلو سياه) آمده است. به فرانسوى به‏طور كلى آلوهايى كه براى خشك كردن مناسب مى‏باشندPrunes secher ياPrnueaUX و آلوهايى كه تازه خورده مى‏شودPrune table گويند. به انگليسى‏Plum وGarden plum وCommon garden plum و نوعى از آن كه خوب خشك مى‏شود و براى تهيه آلو خشك به كار مى‏رودPrune گفته مى‏شود.
آلو ثمر درختى است كه درخت آن را به فرانسوى‏Prunier de Damas و به انگليسى‏Common garden plum tree گويند. درخت آلو از خانواده‏Rosaceae و نام علمى آن‏Prunus domestica L . و مترادف آن‏Prunus communis Huds . مى‏باشد.
واريته‏اى از گونه فوق به نام علمى‏P .domestica L .var insititia Bailey كه مترادف آن‏P .insititia L . مى‏باشد نيز آلو بخارا گفته مى‏شود.
آلوهايى كه تازه خورده مى‏شوند ارقام مختلفى دارد كه از جمله‏Reine -claude يا آلو سبز آبدار يا زرد طلايى كه بزرگ و كروى است وGoutte d'or يا قطره طلا كه زرد بزرگ و تخم‏مرغى است وMirabelle يا آلوى زرد كوچك با نقطه‏هاى قرمز كه بيشتر براى كمپوت و كنسرو مصرف مى‏شود وSaint -Antoine كه آلوى سياه‏ آبى‏رنگ است.
مشخصات‏ درخت آلو
درخت آلو درخت كوتاهى است عموما بدون خار به بلندى 5- 4 متر، ريشه آن زياد عميق نمى‏شود. تنه آن داراى چوب سخت با رگه‏ هاى قرمز، تاج درخت در بعضى ارقام كروى و در بعضى از ارقام تخم‏مرغى دراز است، پوست ساقه‏ها صاف و براق و پوشيده از كرك ظريف و خزى، برگها بيضى ‏شكل يا كشيده، حاشيه برگها با دندانه و قوسى و زير و روى برگ خزى است. گلهاى آن به قطر 5/ 2- 5/ 1 سانتى‏متر و دم گل آن صاف و يا خزى به طول 2 سانتیمتر. ميوه آن تخم‏مرغى يا گرد و به رنگهاى زرد، بنفش، سرخ و داراى هسته تخم‏ مرغى كوچك چسبيده به ميوه مى‏باشد.
اراضى با رطوبت دايم و باتلاقى كه خوب زهكشى نشود، براى درخت آلو مناسب نيست و باعث خفه شدن ريشه و پوسيدن آن مى‏شود، به اين جهت خاك قابل نفوذ و نسبتا خشك براى آن مناسب است.
تكثير آلو خيلى ساده است و به آسانى از راههاى كاشت هسته، قلمه زدن، خوابانيدن شاخه آن و يا پيوند زدن، انجام مى‏شود. پس از اينكه نهال جوان در خزانه بدست آمد و آماده انتقال به محل اصلى شد، آن را در باغ با فاصله معمولا 8- 7 متر مى‏كارند. پيوند درخت آلو را معمولا پيوند شكمى و در سطح خاك مى‏زنند. انواع درخت آلو به‏طور خودرو در جنگلهاى شمال ايران از بندر گز تا گيلان و همچنين در مناطق كوهستانى اطراف كرمانشاه، در بيستون و در آذربايجان غربى و در فارس ديده مى‏شود و در اكثر مناطق ايران نيز كاشته و پرورش داده مى‏شود.
تركيبات شيميايى‏
از نظر تركيبات شيميايى يك دهايدرو فلاوونول‏ به نام دى‏هايدرو كمپفريد از چوب درونى آلو جدا شده است. در پوست آن در حدود 3 درصد تانن است و در ميوه تازه آن ماليك اسيد، سيتريك‏اسيد، سوكسينيك اسيد ، ساليسيليك اسيد ،و در حدود 4- 3 درصد ساكاروز و قندهاى تبديل‏شده و 5- 4 درصد هيدراتهاى كربن وجود دارد. در ميوه خشك آن مقدار قند زياد و در حدود 40 درصد قند تبديل‏شده و 18- 15 درصد هيدراتهاى كربن مى‏باشد.
در مغز هسته آلو يك ماده چرب و آميگدالين‏ است و از تقطير آن‏HCN يا اسيد سيانيدريك‏ به دست مى‏آيد. به همين دليل مغز هسته آلو سمى و تلخ است و خوردن آن خطرناك مى‏باشد.
در هريك صد گرم آلوى پخته تازه مواد زير موجود است:
آب 80- 78 گرم، پروتئين 5/ 0 گرم، قند و ساير هيدراتهاى كربن 19- 12 گرم، كلسيم 12 ميلى‏گرم، فسفر 17 ميلى‏گرم، آهن 5/ 0 ميلى‏گرم، سديم 1 ميلى‏گرم، ويتامين‏A 300 واحد بين‏المللى، تيامين‏ 03/ 0 ميلى‏گرم، رايبوفلاوين‏ 03/ 0 ميلى‏گرم، نياسين‏ 5/ 0 ميلى‏گرم، ويتامين‏C 5 ميلى‏گرم و پتاسيم 299 ميلى‏گرم.
شاخه گلدار آلو
معارف گياهى، ج‏2، ص: 13
خواص- كاربرد آلوآلوبخارا
در هند: آلو بخارا بعنوان ملين و خنك ‏كننده و مخلوط با ساير داروهاى مناسب براى قطع ترشحات سفيدرنگ مهبل تجويز مى‏شود. ضمنا در موارد بى‏نظمى در عادت ماهانه براى تنظيم كردن قاعده مفيد است و به علاوه براى تقويت بدن در موارد ضعفهاى عمومى بعد از شكستهاى زندگى بسيار مؤثر است.
آلو از نظر طبيعت طبق نظر حكماى طب سنتى ايرانى انواع ميوه شيرين آن سرد و تر و نوع ترش آن بيشتر سرد است و برگ آن سرد و خشك است و قابض از نظر خواص ملين است، اگر قبل از غذا خورده شود براى سردرد گرم و تبهاى صفراوى مفيد است و حدت صفرا، قى صفرايى، تشنگى، حرارت دل و خارش بدن را فرو مى‏نشاند و مسهل صفراوى رقيق است و آشفتگى‏هاى ناشى از صفرا را آرام مى‏كند خصوصا نوع كمى ترش و شيرين و به اصطلاح ميخوش آن. آلوى سياه ملين است و مسهل. اگر با آب عسل خورده شود براى دفع ضررهاى احتمالى آن كمك مى‏كند، بخصوص در مورد معده‏هاى سرد. معمولا خوردن آلو قبل از غذا اثر بهترى دارد و توصيه اين است كه با فاصله كافى قبل از غذا خورده شود كه تا شروع خوردن غذا هضم شده باشد. آلوى خشك را اگر بپزند و صاف نموده با ترنجبين و يا عسل و شكر بخورند بيشتر ملين است. آلوى سرخ كوهى يا يك نوع قيسى را معمول است مى‏پزند و آن را ماليده مى‏گذارند كه غليظ شود و از آن قطعات گردى مانند نان درست مى‏كنند به نام لواشك آلو و در آش بيماران مصرف مى‏شود و يا به‏طور خام خورده مى‏شود.
آلوى‏ وحشى‏ غير پيوندى براى معده مضر است و موجب بند آمدن شكم مى‏شود.
ضماد شكوفه‏هاى آن را اگر بر سر گذارند براى سردرد گرم مفيد است. غرغره و مضمضه دم‏كرده برگ و ريشه آن براى ورم لوزتين و تقويت لثه مفيد است و خوردن آن براى دفع كرم معده نافع است. براى دماغ مضر است از اين نظر بايد با عناب خورده شود و از جهت ضررى كه براى معده دارد بايد با گل قند خورده شود و در سردمزاجان بايد با مصطكى و آب عسل خورده شود. مقدار خوراك آلو تا 200 گرم و جانشين آلو از نظر خواص تمر هندى است. و صمغ آلو كه آن را صمغ فارسى گويند گرمتر از صمغ عربى است و يبوست آن كمتر از آن است. براى سرفه نافع است و سنگ مثانه را خرد مى‏كند و زخم را التيام مى‏بخشد. ماليدن آن به چشم موجب افزايش ديد چشم است و ضماد آن با سركه براى جوشهاى بدن اطفال مفيد است.
معارف گياهى، ج‏2، ص: 14
شاخه آلو با ميوه‏
آلو را به صورت آش، رب، سكنجبين، مربا، معجون خيس كرده و انواع مأكولات و مشروبات درست مى‏كنند كه هريك در نوع خود قسمتى از خواص آن را دارا مى‏باشد.
نظرى به تحقيقات جديد علمى درباره خواص درمانى آلو
علیرغم اينكه تقريبا اغلب مردم مى‏دانند آلو يك ملين بسيار عالى است و آلو خشك در هر كوى و برزن در تمام دنيا به عنوان مليّن در معرض فروش قرار دارد و با اينكه دانشمندان وقت زيادى براى تحقيق خواص آلو از نظر لينت صرف كرده‏اند مع هذا هنوز هويت ماده شيميايى كه اين خاصيت را به آلو میدهد به‏طور دقيق و قانع‏ كننده روشن نشده است.
آلو منبع غنى از الياف گياهى‏ قابل حل است كه ممكن است خاصيت لينت آلو مربوط به آن باشد ولى به‏هرحال الياف گياهى قابل حل در آلو تمام جواب مسئله نيست، زيرا آب آلو و عصاره آلو كه تقريبا فاقد الياف گياهى است نيز ملين خوبى است.در سالهاى 1950 و 1960 مركز تحقيقات ناحيه‏اى غرب وزارت كشاورزى امريكا تلاش علمى زيادى نمود كه اين رمز و معما را كشف نمايند و در آزمايشهايى مقدار زيادى بى‏حساب آلو خشك از نوع آلو خشك كاليفرنيا به نام سانتاكلارا به موشهاى آزمايشگاهى خوراندند. دكتر يوسف كورس‏ يكى از محققان آن مركز مى‏گويد البته موشها آثار لينت محسوسى نشان دادند و ملين بودن آلو كاملا منعكس گرديد ولى ماده شيميايى فعّال موجود در آلو كه خاصيت لينت از آن ناشى مى‏شود باز هنوز مجهول بود. پس از اينكه محققان وزارت كشاورزى امريكا صدها آزمايش بعمل آوردند، سرانجام بهترين حدس دانشمندان اين شد كه شايد وجود قند يا منيزيم در آلو منشأ اين خاصيت باشد.
دكتر سيدنى ماسرى‏ ، كارشناس بيوشيمى مركز تحقيقات وزارت كشاورزى امريكا، كه روى اين طرح تحقيقات كار مى‏كرد تقريبا متقاعد شده است كه ماده شيميايى فعّال آلو در مورد خاصيت لينت آن منيزيم معدنى موجود در آن است. اگر اين نظر صحيح باشد بار ديگر ثابت مى‏شود ماده شيميايى كه از يك خوراك طبيعى جدا و خارج شود از نظر خواص دارويى مثل وقتى كه در عصاره طبيعى آن خوراك خورده شود نمى‏باشد. مثلا شير منيزى يك مليّن معروف است ولى مغزهاى گياهى كه مقدار زيادى منيزيم دارند به هيچ وجه ملين نيستند. در همين راستا در آزمايش حيرت‏آور ديگرى كه محققان وزارت كشاورزى امريكا، ماده شيميايى فسفات آمونيوم و منيزيم را از آلو جدا و خارج كردند خاصيت لينت آلو تقريبا به صفر رسيد، ولى وقتى كه منيزيم تصفيه‏شده آلو را به موش دادند نيز هيچ لينت مزاجى نشان نداد.
با اين آزمايشها به نظر مى‏رسد ماده فعّال شيميايى مربوط به لينت مزاج در آلو فقط وقتى كه در آلو خورده شود خاصيت لينت را نشان مى‏دهد. دكتر ماسرى معتقد است منيزيم ما دام كه در آلو وجود دارد و با ساير مواد شيميايى موجود در آلو قفل شده است آن خاصيت لينت را نشان مى‏دهد. به همين دليل هلو و زردآلو كه مقدار زيادى منيزيم دارند نيز ميوه‏هاى ملين ملايمى هستند. دكتر ماسرى معتقد است مواد فعّال شيميايى آلو اثرش نظير اثر سولفات منيزيم مى‏باشد. به اين ترتيب كه از جدار كولون آب گرفته و به داخل روده بزرگ مى‏ريزد و موجب رقيق شدن محتويات روده بزرگ و تسهيل دفع مى‏شود. اين تحقيقات ديگر دنبال نشده زيرا فكر مى‏كنند نتايج‏حاصله با هزينه زيادى كه انجام مى‏شود متناسب نيست. به‏هرحال براى اينكه مبادا مردم به نيروى درمانى آلو شك ببرند به آزمايش زير كه مركز تحقيقات پيرى‏شناسى اسكس بل‏ويل‏ در نيوجرسى انجام داده، توجه نماييد:
رئيس اين مركز تحقيقات كه كارشناس رژيمهاى غذايى و پزشك و دانشمند تغذيه است به اين فكر افتاد كه 300 نفر بيمار مسنّ را كه اغلب آنها دچار يبوست بوده و هر روز قرص ملين مى‏خوردند، داروى آنها را قطع نمايد و به جاى آن هر روز 20 گرم سبوس از انواع سبوس كه داراى مقدار زيادى الياف گياهى است به آرد يولاف صبحانه آنها اضافه كند. اين كار باعث شد كه 60 درصد بيماران بدون قرص ملين روبراه شدند و براى بقيه 40 درصد ديگر علاوه بر رژيم بالا هر روز نصف پيمانه يعنى در حدود 100 گرم عصاره خشك آلو خشك مخلوط با كمى سوس سيب به غذاى آنها اضافه نمودند، يك سال بعد 90 درصد آنها احتياجى به قرص ملين نداشتند و از اين رژيم ساده استفاده مى‏كردند و پس از اينكه دوره كوتاه نفخ و گاز و ناراحتى‏هاى روده‏اى را كه معمولا در اوايل شروع رژيم سبوس و آب آلو براى اشخاص ايجاد مى‏شود گذراندند، تمام آنها اظهار مى‏داشتند كه كم‏كم احساس راحتى مى‏كنند و در نتيجه اجراى اين طرح حدود 44000 دلار كه در هر سال براى خريد قرصهاى ملين صرف مى‏شد به نفع مركز تحقيقات پيرى‏شناسى اسكس صرفه‏جويى شد.
توجه و توصيه:
1. در ابتداى شروع رژيم آلو و آب آلو اشخاص ممكن است احساس امتلا و پرى و نفخ و گاز و انواع ديگر ناراحتى‏هاى روده‏اى و معدى نمايند. ولى پس از چندى روده‏ها خود را با اين شرايط تطبيق داده و اين عوارض در مدت كوتاهى شايد ظرف 4- 3 هفته رفع مى‏شود.
2. در آغاز رژيم سعى شود از خوردن مقدار زيادى آلو خوددارى شود و بهتر است هميشه با مقدار كمى شروع و بتدريج اضافه شود. مثلا روزى 35- 30 گرم اضافه شود تا وقتى كه وضع لينت مزاج طبيعى شود.
گونه‏هايى از آلوى وحشى به‏طور خودرو در ايران مى‏رويد كه به نام آلوچه معروف هستند و با نامهاى آلو وحشى يا آلوى برى در كتب طب سنتى آمده است كه به ذكر معروف‏ترين آنها به‏طور مختصر مى‏پردازيم.
معارف گياهى / ج‏2 / 10 / آلو ..... ص : 10
انواع آن به فارسى «گوجه برغانى»، «آلو سياه»، «قطره‏طلا»، «آلو بخارا» و در كتب سنتى با نامهاى عربى آن از جمله «اجاص‏» (آلو بخارايى)، «برقوق» (آلو زرد)، «قلوب الدجج» (آلو سياه) آمده است. به فرانسوى به‏طور كلى آلوهايى كه براى خشك كردن مناسب مى‏باشندPrunes secher ياPrnueaUX و آلوهايى كه تازه خورده مى‏شودPrune table گويند. به انگليسى‏Plum وGarden plum وCommon garden plum و نوعى از آن كه خوب خشك مى‏شود و براى تهيه آلو خشك به كار مى‏رودPrune گفته مى‏شود.
دائرة المعارف بزرگ طب اسلامى / ج‏1 / 70 / اسم: ..... ص : 70
و به عربى اجّاص‏ و برقوق مى‏گويند. آلو را به عربى: اجاص‏، به يونانى فوقميلا، قوقامالين، قوقامالس و قومالس. به سريانى: جاصا، كامى سنگ، باكو كافليون و كوكافيلوس. به رومى: مسقيقون، ذاماميكنا، قضياله و فغاله. به سانسكريت: آروك، ويرسين، وير، ويراروك و به هندى آلوبخارا مى‏گويند. آلوى بيابانى را به عربى: اجاص‏ البر، آلوى بيابانى، به مصرى: برقوق البر، به يونانى: اسپندياس ,به فرانسوی Spondiasمى‏گويند كه از خانواده بطميه مى‏باشد. آلو بيابانى در لغت طبى به نام‏Prunus Virgina >Wild Cherry< نوشته شده است. نام درخت آن‏Fam< prunus Serotina Ehrhart >Rosacra مى‏باشد. آلوى بيابانى شيرين (اسپندياس شيرين) را به فرانسه‏Spondias Doux .Pumme Cytheoe .Cajamauga و به لاتين:Spondias Dulcis مى‏گويند، لفظ اجاص‏ را در زبان مصرى: برقوق و در فرانسه‏Prunier Domestiqe و در زبان علمى آن راPrunus Domestica مى‏گويند. در شام خوخ را اجاص‏ مى‏گويند، كه اين كلمه در آنجا تحريف شده است، ولى اجاص‏ و خوخ هر دو از تيره‏Risaceac هستند. نوعى از آلو بخارا را در تركيه‏Fakumilas مى‏نامند. آلوچه وحشى را هلوى جنگلى نيز مى‏نامند. آلوچه را به فارسى: آلوچه سلطانى به عربى: ادرك، به شامى: برقوق و بعضى فيشوق و به انگليسى‏ Prunus مى‏گويند. آلوى آمريكايى را ميروبولان مى‏گويند و در مناطق گرم آمريكا مى‏رويد.
دائرة المعارف بزرگ طب اسلامى / ج‏1 / 71 / روايات: ..... ص : 71
جابر گويد: مردى به امام باقر عليه السلام از هيجان مره (زهره) شكايت كرد و عرض نمود كم مانده مجنون بشوم، آن حضرت فرمود: آن را با اجاص‏ ساكت كن.
فرهنگ داروها و واژه نامه هاى دشوار / متن / 16 / اجاص(s jjE) ..... ص : 16
(لا)Prunus domestica (فر)Prune اجاص‏ الواز جند گونه است و بهترينش بستى بود.
فرهنگ داروها و واژه نامه هاى دشوار / متن / 16 / اجاص(s jjE) ..... ص : 16
عرب او را اجاص‏ و انجاص گويند ... و به پارسى آلو ... و به عراق شاهلوج خوانند ... و به سمرقند آلوچينى. بهترين او آلوى بستى است و آن را قومشى گويند و پر گوشت باشد و پر شير (ترجمه صيدنه، ب 8). در اصل عربى صيدنه از- معروف‏ترين نوع آلو كه آلوى بخارا باشد به- عنوان آلوى بخارى نيز ياد شده است (الصيدنه، ب 7). الاجاص الو سرد و تر است اندر درجه دوم تبش دل‏گرم بنشاند (اغراض، 585). به فارسى آلوبخارا نامند اگرچه شامل اقسام آلوى زرد و سياه و آلوچه و آلوى ترش جنگلى و شاهلوج و آلوى سرخ است (تحفه، 15).
فرهنگ داروها و واژه نامه هاى دشوار / متن / 16 / اجاص(s jjE) ..... ص : 16
شاهلوج ... يعنى شاه‏آلو و آلوچه سلطانى (مخزن). «و هو الشاهلوك و يقال شاهلوج» (شرح اسماء، م 13) شاهلوك و شاهلوج هر دو از نامهاى فارسى‏اند كه بنوعى آلوى درشت سفيد اطلاق مى‏شود (ما- يرهوف، 132). «آلو ... درختى از تيره گل سرخيان از دسته باداميها، با گلهاى سفيد كه گلهايش قبل از برگها در آغاز بهار ظاهر شوند و داراى انواع متعدد از قبيل آلوزرد، آلوسياه، آلوبخارا، آلو- قيصى [و به املاى صحيح غيسى‏]، آلو- مويزى و آلوى كوهى مى‏باشند، اجاص‏، برقوق» (فرهنگ معين).
فرهنگ داروها و واژه نامه هاى دشوار / متن / 331 / كمثرى(rsammoK) ..... ص : 331
كمثرى لفظى است كه ريشه‏اش سريانى است. اجاص‏ در عربى بمعنى آلو است ولى در مغرب و در سوريه به امرود نيز اطلاق مى‏شده است. امروز در سوريه اجاص‏ را انجاص يا نجاص و در يمن نيز انجاص گويند (مايرهوف، 187).
فرهنگ داروها و واژه نامه هاى دشوار / متن / 507 / نمش ..... ص : 507
اجاص‏ ... و صمغ اوى نمش و برش را ببرذ.
مخزن الأدويه: دائرة المعارف خوردنيها و داروهاى پزشكى سنتى ايران (طبع قديم) / 106 / * ماهيت آن * ..... ص : 106
ثمريست مشهور و معروف بسرياني جاسا اكاما و سنك بادكوكا فيلون و بلغت رومي و مسقينون و اهل مغرب و اندلس ترش آن را عين البقر و بفارسي آلو نامند و آن اصناف و الوان و بستاني و كوهي مى‏باشد و بستاني آن اصناف و الوان مى‏باشد صنفى سياه و بسيار بزرك و از مطلق آن مراد آن است و صنفى زرد و اين بزرك و كوچك نيز مى‏باشد و بيوناني اين را ادرك و بفارسي آلوچه نامند كه مصغر آلو باشد و اين نازكتر است و سردتر و لطيفتر اصناف آن است و سفيد آن را در عراق شاهلوج خوانند يعني شاه آلو و آلوچه سلطاني و صنفى سرخ و صنفي از سرخ آن بسيار ترش مى‏باشد و سرد است قائم مقام تمر هندى در تطفيه و ترقيق مواد و آن را كشيه نامند و چون خشك كردد سياه و ازرق شود و صنف كوهي آن كوچك و بسيار ترش مى‏باشد و شيرين نمى‏كردد و باقوت قابضه و درخت آن كوچكتر از بستاني است و اجاص‏ چون مطلق مذكور شود مراد از ان آلوى زرد بخارائي است كه تازه آن زرد كهربائي شفاف ميخوش نيكو طعم مى‏باشد و بهترين اصناف اماكن ديكر است و در خراسان مى‏شود و بس و آنچه جاهاى ديكر مى‏شود مانند آن نيست و بعد از ان آلوى سياه فارسي است كه بعربي مشهور بقلوب الدجج يعني دل ماكيان است و نوعى از ان طبرى است كه آن را نيشو كويند و درد مشق نوعى آلوئى مى‏شود كه برومي آن را فقوميلاس نامند و اين نوع قابض بود
مخزن الأدويه: دائرة المعارف خوردنيها و داروهاى پزشكى سنتى ايران (طبع قديم) / 107 / * افعال و خواص و منافع آن ..... ص : 106
معين است بر اطلاق آن و دفع ضرر آن از معده سرد و سزاوار آن است كه مطحول تناول نمايد آن را پيش از طعام و تا منحدر نكردد مبادرت بخوردن طعام ننمايد و آلوى خشك را چون بپزند با آب و صافى نموده با ترنجبين و يا عسل و يا شكر بياشامند ابلغ است در تليين طبيعت و آلوى سفيد بطئ الهضم است و مسهل نيست مانند ترش و ميخوش و خوردن آن بعنوان تفكه انسب نه بطريق دوا و علاج و آلوى كوهى كه رنك بعضى از ان سرخ بود و ترش و آن را مى‏پزند و بدست ماليده مى‏كذارند تا زماني كه غليظ و بسرحد انعقاد رسد و از ان قرصها ساخته بشكل كرده نان تنك و بشهرها نقل مى‏نمايند جهت اصلاح اغذيه و مزورات ببيماران بكار آيد و اجاص‏ برى مضر است بمعده و موجب حبس و عقل بطن است چون با كلاب يا طلا جوش دهند و شكوفه آن را چون بخايند قطع مواد نازله نمايد و ضماد آن بر سر جهت صداع حار نافع‏
مخزن الأدويه: دائرة المعارف خوردنيها و داروهاى پزشكى سنتى ايران (طبع قديم) / 273 / * افعال و خواص آن ..... ص : 273
لطيف‏تر از اجاص‏ و رطوبت آن زان كمتر و مقوى قلب و معده مسترخيه و قابض شكم خصوص سرخ آن و مسكن غثيان و قئ صفراوى و ملين طبع و مسهل صفرا و اخلاط محترقه و در حموضات مسهلى سواى آن نيست و مطفى هيجان خون و جهت خفقان حار و تپهاى حاره و غشيه و كرب و غشي و رفع عطش و تفريح و حكه و جرب و هيضه صفراوى و غرغره آن جهت خناق و مضمضه آن جهت قلاع دهان نافع و كفته‏اند كه تمر هندى را نبايد در آب بسيار ماليد زيرا كه موجب سده و تنفر طبيعت و غثيان و قئ مى‏كردد بلكه بايد كه در آب بخيسانند چون خوب خيسيد و قوت آن تمام در آب باز داده شد صاف نموده با اندك نبات و يا شكر و يا آنچه خواهند از اشربه و غيرها بياشامند و اهل هند آشاميدن نقوع آن را براى جذام نافع مى‏دانند المضار اكثار آن مورث سحج و سعال و مضر صدر و سرفه و طحال و مولد سدد و ناشتا خوردن آن مضر و بدستور خام و تازه نورس آن زيرا كه مسدد و بسيار نفاخ و بطئ الهضم و الانحدار است و
مخزن الأدويه: دائرة المعارف خوردنيها و داروهاى پزشكى سنتى ايران (طبع قديم) / 679 / * افعال و خواص شيرين ان ..... ص : 678
نوع آن كرم و خشك و شبيه بصمغ اجاص‏ و جالي و مغرى و قاطع اخلاط لزجه لهذا جهت خشونت قصبه رئه و نيكوئي رنك رخسار و برانكيختن اشتها و تفتيت حصاة نافع زيرا كه خشونت سينه اكر از يبس باشد تغريه آن را مى‏نمايد و اكر از بلغم لزج چسپنده آن را تقطيع مى‏كند و جلا مى‏دهد و جهت سرفه مزمن با آب سرد بايد كه بياشامند مقدار شربت آن يك مثقال و اكتحال آن باعث حدت قوت باصره و رافع جرب آن و طلاى آن منقي بشره است*
مخزن الأدويه: دائرة المعارف خوردنيها و داروهاى پزشكى سنتى ايران (طبع قديم) / 1008 / كالي الو ..... ص : 1008
بهندى اجاص‏ اسود است كه عيون البقر نامند
مخزن الأدويه: دائرة المعارف خوردنيها و داروهاى پزشكى سنتى ايران (طبع قديم) / 1012 / كركاش و كركيش ..... ص : 1012
كركاميلوس باصطلاح اهل فلاحت اجاص‏ است‏
مخزن الأدويه: دائرة المعارف خوردنيها و داروهاى پزشكى سنتى ايران (طبع قديم) / 1020 / كوكافيلوس ..... ص : 1020
بسريانى اجاص‏ است و اصح آن است كه كوكاميلوس بمعنى مذكور است‏

?> soap2day