موسیر

معارف گياهى / ج‏1 / 29 / نظرى به يافته‏هاى تحقيقات علمى جهان در دو دهه 80 - 70 ..... ص : 25
2. موسير: به فارسى «سير كوهى» نيز مى‏ گويند در كتب طب سنتى «ثوم جبلى» آمده است طعم آن كمى تلخ است به همين جهت آن را «تلخ پياز» هم مى‏گويند [مخزن‏] در برخى مدارك طب سنتى «اسقورديون‏» هم آورده شده است. به فرانسوى‏Echalo te و به انگليسى‏Shallot وascalonian garlic وScallion گفته مى‏شود. گياهى است از خانواده‏Liliaceae نام علمى آن‏Allium ascalonicum L . است.
معارف گياهى / ج‏1 / 115 / سير مزروع ..... ص : 115
در كتب طب سنتى با نام عربى آن «ثوم» آمده است. نوع كوهى و وحشى آن را «موسير» گويند كه در كتب طب سنتى با نام «اسقورديون‏» و «ثوم الحيه» نيز آورده شده است. به فرانسوى‏Ail وAil cultive و به انگليسى‏garlic گفته مى‏شود. گياهى است از خانواده‏Liliaceae نام علمى آن‏Allium sativum مى‏باشد.
معارف گياهى / ج‏4 / 222 / اسقورديون ..... ص : 222
به فارسى «سير صحرايى» و در كتب طب سنتى آن را با نام «اسقورديون‏» و «ثوم البرّى» ذكر مى‏كنند. علت اينكه سير صحرايى گفته مى‏شود اين است كه سرشاخه‏هاى گلدار آن داراى اسانسى با بوى سير است. به فرانسوى‏Germandree aquatique وGernandree des marais وGermandree d ?eau و به انگليسى‏Scordion وWater germander گفته مى‏شود. گياهى است از خانواده‏Labiatae نام علمى آن‏Teucrium scordium L . مى‏باشد.
معارف گياهى / ج‏4 / 222 / مشخصات ..... ص : 222
اسقورديون‏ گياهى است علفى كوتاه به بلندى يك وجب. با مالش دادن گياه از آن بوى سير متصاعد مى‏شود. برگهاى آن بيضى بدون دمبرگ و داراى دندانه‏هاى ريز و گلهاى آن به رنگ ارغوانى و گلى است. اين گياه معمولا در كنار جويبارها و نقاط مرطوب و گودالها مى‏رويد. وجود اين گياه در ايران تا حال گزارش نشده ولى گونه فرعى از آن به نام «مريم نخودى» در ايران مى‏رويد كه شرح آن داده شده است.
فرهنگ داروها و واژه نامه هاى دشوار / متن / 92 / ثوم(muS) ..... ص : 92
به لغت سريانى ثوما گويند و آنچه دشتى باشد اسكراديون گويند و پارسيان سير را به بعضى حيوان تعريف كرده‏اند چون كلاغ سير و روباه سير و موش سير و چون به عربيت معنى اين الفاظ گوئى ثوم الغراب و ثوم الثعلب و ثوم الفار بايد گفت (ترجمه صيدنه ب، 44). در هداية المتعلمين از «سير» فراوان ياد شده است (ر ك: هدايه فهرست داروها). سير است ... و سير دشتى گرم‏تر از بستانى است (اغراض 600) به فارسى سير گويند و برى او اسقورديون‏ است و بستانى دو قسم مى‏باشد يكى بسيار دندانه و يكى منحصر به يك دندانه و بقدر پياز كوچكى و او كمتر است و جبلى او را به فارسى مو- سير گويند و برگش عريض‏تر از برگ نرگس و گلش بنفش و بيخش يك عدد و بى‏دندانه و بزرگ مقدار و در بوى مانند بستانى و بهتر از همه بستانى مشهور پر دندانه است (تحفه، 68).
فرهنگ داروها و واژه نامه هاى دشوار / متن / 93 / ثوم(muS) ..... ص : 92
و اما اسقورديون‏، اين كلمه در «نس» (چاپ بنياد فرهنگ، ص 114) اشتباها استورحديون اما در «نم» استور- ديون نوشته شده است (ب 23) بهمنيار درباره اشتباه مورد بحث توضيح جالب توجهى نوشته است كه در اينجا عينا نقل مى‏شود: در نسخه عكس كاتب در ابتدا اسقورديون‏ نوشته بعد رائى ميان واو و دال گنجانيده و بر دال اول آن قسم كه بايد خط محو نكشيده و اين دال به دال دوم چسبيده است بقسمى كه كلمه اسقورحديون خوانده مى‏شود و در نسخه چاپى بدين صورت نوشته شده است (بهمنيار، ص 85). آقاى محبوبى اردكانى نيز اين جمله را به توضيح مرحوم بهمنيار افزوده است: ولى در آخر مطلب صفحه 87 صريحا اسقورديون‏ آمده است.
فرهنگ داروها و واژه نامه هاى دشوار / متن / 93 / ثوم(muS) ..... ص : 92
مخفى نماناد كه در الابنيه چاپ مرحوم بهمنيار نيز اسقورديون‏ اشتباها اسقوريون (به حذف دال) آمده كه قطعا اشتباه چاپى است ولى اين اشتباه در غلطنامه نيامده است.
فرهنگ داروها و واژه نامه هاى دشوار / متن / 93 / ثوم(muS) ..... ص : 92
اكنون برويم بر سر بحث در باب اسقورديون‏. اسقورديون‏osqordiun نام علمى (لاتينى) آن‏Teucrium -scordium و نام فرانسويش‏Scordion است. اسقورديون‏ چنانكه پيش از اين در ضمن بحث از ثوم گذشت سير دشتى را گويند كه همان موسير است و در اين جا به نقل شواهد ديگر مى‏پردازم. صاحب اختيارات بديعى مى‏نويسد: سقورديون خوانند و ثوم الحيه نيز گويند و آن ثوم‏برى است به پارسى موسير خوانند (اختيارات، دهخدا). اسقورديون‏ سير صحرائى است تلخ و قابض و لداغ و برگش ريزه و اغبر و كم‏ عرض‏تر از سير بستانى و گلش مايل بسرخى و ساقش دراز. قسمتى را گلش و ساقش سفيد (تحفه، دهخدا). 
مخزن الأدويه: دائرة المعارف خوردنيها و داروهاى پزشكى سنتى ايران (طبع قديم) / 129 / * ماهيت آن ..... ص : 129
دو صنف مى‏باشد صنف اول كوچك و بى‏دانه و پوست آن از ان جدا نمى‏شود و طعم آن تلخ و قابض و لذاع و آن را اسقورديون‏ جبلي و مصرى و كراث برى نامند و برك آن ريزه و اغبر و كم عرض‏تر از سير بستانى و كل آن مائل بسرخى و ساق آن دراز و منبت آن صحراها و بالاى كوهها و صنف دوم مانند سير بستانى بحسب شكل و برك و يكدانه و طعم آن تندتر و لطيفتر و با عطريت و حكيم مير محمد مومن كفته كه صنف دوم آن مركب از دو دانه و بزرك‏ساق و كل آن سفيد است‏
مخزن الأدويه: دائرة المعارف خوردنيها و داروهاى پزشكى سنتى ايران (طبع قديم) / 132 / * امراض ..... ص : 131
تنظيف بدن بقئ و آشاميدن اشياى بارده و لعابهاى مغرى و آب‏ميوه‏هاى سرد و امراق چرب بدل آن كويند بوزن آن اسقورديون‏ كه سير صحرائي باشد و قرومانا نيز بوزن آن و مثل و ثلث آن وج و ثلث آن حماما و بيخ كبر است و طريق خصي نمودن و تشويه و خل و سكنجبينات و دواها و ادهان و اشربه و غرغره و اقراص مستعمل در ترياق فاروق و لعوقات و معاجين آن با خواص و منافع آنها در قرابادين بتفصيل ذكر يافت‏


 

تصاویر گیاه موسیر

موسیر

موسیر

موسیر

موسیر

?> soap2day